مقدمه ای بر روش پژوهش (۲)

هستی شناسی شامل چهار مکتب اصلی فلسفه انکاری، نسبیت گرایی، رئالیسم درونی و واقع گرایی است. ضمن تعریف هر کدام و تاثیر آن بر روش تحقیق بیان شده است.

لطفا قبل از مطالعه این مقاله به مقاله مقدمه ای بر روش پژوهش (۱) مراجعه فرمایید.

چهار مکتب اصلی هستی شناسی (چگونه واقعیت را می سازیم) وجود دارد که در این جدول خلاصه شده است.

نام انکاری (فلسه صوری)
nominalism
نسبیت گرایی
relativism
رئالیسم درونی
internal realism
واقع گرایی
realism
هستی شناسی
ontology
واقعیت کاملاً توسط مردم ایجاد می شود و هیچ “حقیقت” خارجی وجود ندارد.قوانین علمی اساساً توسط مردم ایجاد می شوند تا با دیدگاه آنها نسبت به واقعیت مطابقت داشته باشد.جهان واقعی است، اما بررسی مستقیم آن تقریباً غیرممکن است. جهان «واقعی» است و علم با بررسی و مشاهده آن پیش می‌رود.خلاصه
summary
هیچ حقیقتی وجود ندارد
حقایق زیادی وجود دارد حقیقت وجود دارد، اما مبهم است یک حقیقت واحد وجود دارد حقیقت
truth
واقعیت ها همه مخلوقات بشر هستند واقعیت ها به دیدگاه ناظر بستگی دارند واقیعیت ها عینی هستند، اما همیشه نمی توان آنها را فاش کرد واقعیت وجود دارد، و می توان از طریق آزمایش آشکار کرد واقعیت ها
facts
جدول۱: چهار مکتب اصلی هستی‌شناسی

روشن است که فلسفه بنیادی بر انتخاب روش های تحقیق تأثیر می گذارد. برای مثال، یک واقع‌گرا تلاش می‌کند «حقیقت را کشف کند»، در حالی که یک نسبی‌گرا به کاوش در ایده‌های افراد مختلف درباره حقیقت علاقه‌مند است. این دو به رویکردهای کاملا متفاوتی نیاز خواهند داشت. با این حال، هیچ یک از این موضع ها مطلق نیستند.

در علوم اجتماعی، رویکردهای معرفتی متفاوتی نیز وجود دارد، در مورد روشی که شما برای بررسی جهان انتخاب می کنید. دو مکتب اصلی مثبت گرایی “positivism” و ساخت گرایی اجتماعی “social constructionism” هستند.

مطالب مرتبط:

positivism:

مثبت گرایان معتقدند که بهترین راه برای بررسی جهان از طریق روش های عینی مانند مشاهدات است. مثبت گرایی در درون هستی شناسی واقع گرایانه جای می گیرد.

social constructionism:

ساختارگرایان اجتماعی معتقدند که واقعیت به خودی خود وجود ندارد. در عوض، توسط مردم ساخته و معنا می شود. بنابراین تمرکز آنها بر احساسات، باورها و افکار و نحوه ارتباط مردم با آنهاست. ساخت گرایی اجتماعی با هستی شناسی نسبی گرا تطابق بیشتری دارد.

همه این رویکردهای فلسفی، اعم از هستی شناسانه و معرفت شناختی، معتبر هستند. بسیاری از محققان برجسته در همه این سنت‌ها و مکاتب کار می‌کنند، و بسیاری دیگر که بسته به آنچه در حال بررسی هستند، از رویکردهای متعددی استفاده می‌کنند. نکته مهم این است که تحقیقات شما باید از نظر داخلی سازگار باشد.

اگر می گویید که از یک رویکرد ساخت گرای اجتماعی در هستی شناسی نسبی گرا استفاده می کنید، تحقیق شما نیاز به “گفتگو” دارد. “مشاهده ی انچه که افراد انجام می دهند” نتایجی را که شما برای پاسخ به سؤالات تحقیق خود نیاز دارید را براورده نمی سازد.

Leave a Reply